امروزه تبلیغات به معنای تحت تأثیر قراردادن نگرش ها و اعمال دیگران برای تحقق یک هدف خاص است. هدف از تبلیغ هر چه باشد کوششی است منظم و برنامه ریزی شده برای دستکاری ادراک و همگرا ساختن افراد و هدایت رفتار افکار عمومی به سوی هدف صاحبان تبلیغ.صاحبان تکنولوژی برای ارائه ی محصول خود به مخاطب و بالا بردن میزان پذیرش وی ، دست به دامن تبلیغات شده و از این ابزار برای کسب موفقیت و سـود بیشتر، به شکل ها، رنگ ها و فرم های مختلف بهره می برند .

هدف اصلی در تبلیغات بالا بردن میزان پذیرش در گیرنده ی پیام تبلیغی است و مخاطب در مقابله با این پیام می تواند واکنشی مثبت ، منفی یا خنثی از خود نشان دهد.
در عصر حاضر تبلیغات به واسطه ی گسترش وسایل ارتباط جمعی جای خود را در خصوصی ترین لحظات زندگی انسان باز کرده و چتر تبلیغات آنقدر گسترده شده که مردمان دورافتاده ترین مناطق کره زمین را نیز زیر سایه ی خود قرار داده است.

نکاتی در مورد تبلیغات

تسلیم سازی، مفهوم سازی (ایجاد مفاهیم جدید)،جلب همکاری و ایجاد هراس از جمله اهداف تبلیغات دیگراست که بر برداشت های ذهنی استوار بوده و قالب ها و نظام های اجتماعی را می سازند. اما تبلیغات تجاری به دنبال افزایش فروش و وفاداری به محصول و برند است و از حواس مخاطب استفاده میکند.
تبلیغات با ترغیب و متقاعد سازی درافکار عمومی نیز تفاوت دارد. متقاعد سازی فرآیندی دوسویه است که به نیاز و اولویت های مخاطب توجه دارد اما در تبلیغ تلاش بر آن است که فرد به سمت رفتار مد نظر حرکت کند.  تبلیغات باعث حس برانگیختن عواطف و آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش عقاید خاصی است.

افکارعمومی چگونه شکل می گیرد؟

افکار عمومی‌ در فضایی شکل می‌گیرد که آگاهی وجود داشته باشد و نقد، تبادل افکار و وجود روحی از تضاد بین عقاید، جایگاه شکل‌گیری افکار عمومی ‌است و رسانه جایگاه طرح این مسائل؛ نقش رسانه‌ها در دنیایی که آن‌ها ابزار قدرتمند تاثیرگذاری در عرصه‌ی بین‌المللی به شمار می‌رود، نقش آن‌ها در تبلیغات مختلف بازرگانی، سیاسی و فرهنگی و در نتیجه شکل‌دهی افکار عمومی بیش از پیش به چشم می‌آید.
کارشناسان معتقدند که دنیای کنونی، وارد یک جنگ رسانه‌یی تمام عیار شده و سرعت گردش اطلاعات و تبلیغات در آن بسیار سرسام‌آور است و هر کس بتواند مدیریت گردش این اطلاعات را به دست بگیرد، به دنیا حاکمیت می‌کند و در حقیقت در دنیای امروز، تبلیغات اول و آخر را می‌زند.
توانایی تاثیر‌گذاری بر افکار عمومی‌ معیار مهم ارزیابی عملکرد رسانه در زمینه‌ی تبلیغات به شمار می‌رود و چنانچه رسانه با شناساندن یک فکر یا کالا، بتواند افکار عمومی‌ را به سمتی سوق دهد که گرایش آن‌ها به آن فکر یا کالا یا استراتژی بیش‌تر شود، یعنی توانسته است وظیفه‌ی تبلیغاتی خود را به درستی انجام دهد،‌ هر چند گاهی در مورد قدرت تاثیرگذاری رسانه بر افکار عمومی‌،‌ اغراق می‌شود اما نمی‌توان منکر تاثیرگذاری آن نیز شد.
به عقیده‌ی کارشناسان تبلیغات رسانه‌یی در کشور ما هر چند پا را از سطح تجاری فراتر گذاشته؛ اما هنوز نتواسته است پا به پای رسانه‌های خارجی حرکت کند و تاثیرگذاری مناسب را داشته باشد؛ نبود هدفگذاری مناسب و مشخص نبودن مرزهای معین تبلیغات برای رسانه‌های داخلی یکی از دغدغه‌های اصلی فعالان این حوزه است.

تبلیغات و تأثیر آن بر مخاطب

بعد از انقلاب صنعتی بدلیل بالا رفتن حجم تولیدات، وکاهش فروش کالا ومحدودیت دربازارهای محدود داخل مرزهای کشور وبوجود آمدن شرایط تنگاتنگ رقابتی در هرشغل در سطح جهانی وایجاد انگیزه ها ی خرید در خریداران (نیازهای واقعی وکاذب) وبا به صحنه آمدن شرکتهای فراملیتی اولا بدلیل تولید انبوه، تمایز در بین محصولات تولیدی از میان رفت و بیشتر محصولات، استاندارد و یک شکل شدند. ثانیا به علت زیاد شدن فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده، اطلاعات محصولات و خدمات مانند گذشته به سهولت در اختیار مصرف کنندگان قرار نمی گرفت، لذا نیاز به کانال ارتباطی جدیدی احساس شد. با اختراع ماشین چاپ و سپس رادیو و تلویزیون و دیگر رسانه های جمعی، تبلیغات رشد بیشتری یافت. بطوری که امروزه شاهد بمباران تبلیغاتی می باشیم. هنگامی که در حال تماشای تلویزیون یا در حال شنیدن برنامه مورد علاقه خود از رادیو هستیم و یا زمانیکه در اینترنت در حال جستجو و یا مشاهده سایتهای مختلف می باشیم، بطور مداوم در معرض تبلیغات مختلف قرار داریم. در قرن بیست و یکم، با رشد گسترده وسایل ارتباط جمعی، نظیر روزنامه ها، رادیو و تلویزیون و… تبلیغات اهمیت بسیار زیادی یافته است. اگر چه بخش خصوصی بیشتر از تبلیغات استفاده می کند، ولی دولت ها حتی در کشورهای سوسیالیستی نیز از این ابزار بهره می گیرند. از این ابزار برای تبلیغ فروش یک محصول، معرفی کاندیدا برای نمایندگی مجلس و یا ریاست جمهوری، کنترل جمعیت، و… استفاده می شود. قرن حاضربا وجود احاطه رسانه های مختلف قرن “انفجار اطلاعات” نام گرفته دراین میان برعکس گذشته انسانها انچنان دراین جامعه صنعتی باکمبود وقت مواجه اند که نمی توانند حتی توجه سطحی به پیام های بی شمارموجود در اطراف خود داشته باشند بنابراین کسانی دراین عصر موفق به جلب توجه مردم وجذب مخاطب می شوند که با تسلط به ابزارهای ارتباطی مدرن وفنون تبلیغاتی وآشنایی با علوم اجتماعی وروانشناسی اجتماعی با بهره گیری ازانواع واقسام شیوه های ارتباطی برمخاطب خود تاثیر گذاشته به جلب توجه وتغییر دررفتار مخاطب خود و در نهایت به خرید کالا یا استفاده از خدمات ترغیب گردد.